پسر بد مراو را یکی هوشمند گرانمایه طهمورث دیوبند بیامد به تخت پدر بر نشست به شاهی کمر برمیان بر ببست همه موبدان را ز لشکر بخواند به خوبی چه مایه سخنها براند چنین گفت کامروز تخت و کلاه مرا زیبد این تاج و گنج و سپاه جهان از بدیها بشویم به راید پس آنگه کنم درگهی گرد پای ز هر جای کوته کنم دست دیو که من بود خواهم جهان اقدامات طهمورث فرزند هوشنگ(۲) بیاورد و یکسر به مردم کشید نهفته همه سودمندش گزید بفرمودشان تا نوازند گرم نخوانندشان جز به آواز نرم چنین گفت کاین سیامک پسر گیومرث و سرنوشت ا
آغاز جنگهای ایرانی
دانش از نظر فردوسی چه نقشی دارد؟
چنین ,اقدامات ,ز ,کنم ,۲ ,تخت ,چنین گفت ,جهان اقدامات ,خواهم جهان ,من بود ,که من
درباره این سایت